یک رسانهی غربی یا شرقی را پیدا نمیکنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانههای غربی آیا میپذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ میخواستیم 60،000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!
شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمهی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمیتوانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دستهجمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!
امامتمحوری، امّتگرایی، عدالتگستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.
امام خمینی از دنیا رفتند. آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبهی اولین نمازجمعهی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک : «ما نمیخواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشی ایشان "امام" بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما میگویی نمیخواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشیناش نمیگوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را میخواهم با شما دفن کنم! جملهی دومشان این بود : «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.
وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت-رهبر انگلیسیها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و « هموطن».
اما کلمهی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدسترین کلمهای که آقای هاشمی در دوران ریاستجمهوریشان ابداع و به تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمهی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف میکنند، اما «توسعه» را صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و صهیونیستهای عالَم.
در عرصهی بینالملل هم دو کلیدواژهی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهینآمیز است! به جایش بگوییم «قدرتهای جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آنها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرتهای جهانی» باید با آنها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیبپذیر»؛ یعنی آدمهای بیعرضهای که خودشان پذیرای آسیباند! پنج کلیدواژهی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژههایی که دشمنان میخواستند.
تا موقعی که کلیدواژههای قرآنی امام خمینی –که رأس آنها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصلهپینه کردن است.
شما هر لعنی که به ...... بکنید، این قدر جگر دشمنان نمیسوزد که بگویید «امام خامنهای».
مشکلی که هست هم این است که همه میگویند «دیگران بگویند ما هم میگوییم!». اصولگراها میگویند صداوسیما شروع کند، ما هم میگوییم! صداوسیما میگوید ما که از روحانیون نمیتوانیم جلو بیفتیم! روحانیون میگویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمیتوانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد میگویند وقتی جوانان انقلابی هم نمیگویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و...
بعضی هم میگویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمتالله طبرزدی) این کار را کرده و سابقهی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوبها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آنها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.
آیتالله سید محمدباقر حکیم پا میشود میرود نجف. از آنجا نامه مینویسد به «حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای». یک هفته بعد شهیدش میکنند. آن مرد بزرگ میفهمد که باید از آنجا پیغام دهد «امام خامنهای». سید حسن نصرالله میفهمد در سختترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنهای! ما اینجا نشستهایم و نمیگوییم!
اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، میفرماید «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آنجا ندا داده میشود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف.
دکتر سعید جلیلی
...
یک مطلب جالب دیگر در همین زمینه از شهید هاشمی نژاد خواندم که فکر می کنم جواب سوال بعضی دوستان در آن باشد، آن را هم اضافه می کنم:
می ترسید به امام زمان (علیه السلام) بر بخورد؟!
یکی از کارهای انجمن حجتیه در تقابل با انقلاب و رهبری، زیر سئوال بردن لفظ امام بود. و این در حالی بود که قبل از امام راحل نیز این عنوان در طول تاریخ برای شخصیت های برجسته دیگری غیر از امامان شیعه استفاده شده بود.
شهید هاشمی نژاد در سخنرانی مشهور خود (دو ماه پیش از شهادت) در این زمینه می گوید: «کوشش کردند در ابتدا که رهبر انقلاب را امام نگویید، البته این را صریح هم نگفتند. هی گفتند: نائب الامام، نائب الامام. بسیار خوب نائب الامام خود افتخاری بزرگ برای رهبر انقلاب است. ولی چرا از گفتن لفظ امام نگران هستند؟ بابا مگر قرآن پیشوایان کفر را امام تعبیر نکرده؟ (قاتلوا ائمة الکفر) شما از این که به رهبر انقلاب امام بگویید می ترسید به امام زمان (علیه السلام) بر بخورد؟! این ها را ما تضعیف خط رهبری ندانیم؟» (روزنامه خراسان،30/8/1360) به نقل از رجانیوز
لفظ امام در لسان قرآن کریم:
لفظ امام در قرآن كريم هم به صورت عام استعمال شده و هم به صورت خاص
1- اطلاق لفظ امام در معناي پيشواي صالح:وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أزواجِنَا وَ ذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أعْيُنٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إماماً.(فرقان-74)
«و (بندگان رحمن) آنانند كه ميگويند: اي پروردگار ما! ببخش به ما از ازواجمان و از ذُرِّيَّاتمان كساني را كه موجبتري و تازگي چشمان ما باشند، و ما را براي متّقيان امام و پيشوا قراربده!»
2-اطلاق لفظ امام در پيشواي كفر: فَقَاتِلُوا أئمَّةَ الْكُفْرِ إنَّهُمْ لَا أيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ.(توبه-12)
«پس با امامان كفر كشتار نمائيد، زيرا براي آنان عهدي و سوگندي نيست، به اميد آنكه ايشان دست بردارند.»
لفظ أئمّه در اين آيه نيز راجع به مطلق پيشواست كه البّته در اينجا مراد مطلق پيشوايان كافر ميباشد.
3-اطلاق در مطلق پيشوا: يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ اُنَاسٍ بإمَامِهِمْ.(اسراء-71)
«روزي خواهد رسيد كه ما هر دسته از مردم را به واسطۀ إمامشان ميخوانيم.»
لفظ امام در اين آيه نيز راجع به مطلق پيشواست.
4-اطلاق در معناي خاص:در اين استعمال امام در معنايي به كار برده شده كه مقامي بالاتر از مقام نبوت را داراست: وَ إذِ ابْتَلَي إبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأتَمَّهُنَّ قَالَ إنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إمَاماً قَالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَايَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ.(بقره-124)
«و (بياد بياور اي پيغمبر) زماني را كه ابراهيم را پروردگارش به واسطۀ كلمههائي آزمايش نمود، و او آن كلمات را به اتمام رسانيد. خداوند گفت: من قرار دهنده ميباشم تو را امام براي مردم! ابراهيم گفت: و نيز از ميان ذرّيّۀ من هم امام قرار ميدهي؟! خداوند گفت: عهد امامت من به ستمكاران نميرسد.»
لفظ امام هم در فرهنگ شيعه گاه بر غير امام معصوم استعمال شده و درست است كه انصراف لفظ امام در شيعه به ائمه معصوم (عليهم السلام) است ولي در صورت استعمال در غير ايشان،با قرينه استعمال شده و از آن همان معنايي كه براي ائمه (عليهم السلام) استعمال مي شود،اراده نمي شود مانند امام خميني،امام خوئي و...و شيعه دوازده امامي هم به اماميه معروفند و قائل به عصمت و امامت از جانب خداوند براي 12 نفر هستند و اين استعمال در بين علماي غير شيعه هم شناخته شده است.
یشنهاد نوشت:حالا که دیگر حجت بر ما تمام شده منتظر دیگران نمونیم، از این به بعد در تمام نوشته ها و گفته ها یادمان نرود فقط "امام خامنه ای".